يکشنبه ۱۰ تير ۱۳۹۷ ساعت ۱۰:۱۱
کد مطلب : ۱۳۱۰۰
به بهانه اکران اینترنتی مستند توران خانم؛
غم بزرگ را به کار بزرگ تبدیل کنیم
۰
به گزارش پایگاه خبری تحلیلی «سینماتجربی» به نقل از خبرگزاری ایسکانیوز، در روزگاری که از زمین و زمان خبرهای تلخ میشنویم و ناامیدی گریبان مردم را گرفته است. مستند «توران خانم» مستقل از کیفیت و قدرت پرداختش از این منظر اثری قابل توجه است که نشان میدهد چگونه میتوان «غم بزرگ را تبدیل به کار بزرگ کرد» و مهمترین مسأله درباره مستند «توران خانم» زمانمند بودن آن است و این مستند مناسب اکنون ماست.
جنگیدن و مبارزه تنها سلاح ما در این وضعیت است. مستند «توران خانم» تماشای سرگذشت پیرزنی است که در تمام سالهای زندگیاش با از دست دادن همسر و فرزندش بار دشوار فقدان عزیزانش را به دوش کشیده و در عین حال آن را به نیرویی بزرگ برای کار کردن و خلق کردن تبدیل کرده است.
توران خانم راه و رسم کم نیاوردن و ادامه دادن را به ما میآموزد. غلبه بر سختیها با تبدیل کردن رنج و ناامیدی به انرژی مضاعف برای بیشتر کار کردن و چه تقارن غریب و دلنشینی. اکران اینترنتی مستند «توران خانم» همزمان شد با بازیهای درخشان تیم ملی فوتبالمان در جام جهانی. در واقع هر دو از یک مسیر با ما حرف میزنند. مسیری که شاید بهترین توصیف از آن را ارنست همینگوی در شاهکار ابدی خود «پیرمرد و دریا» از زبان سانتیاگو، پیرمرد ماهیگیر قصه به ما میگوید: «انسان برای شکست آفریده نشده است».
از اینها که بگذریم، مستند «توران خانم» درباره خانم توران میرهادی است. کسی که او را مادر آموزش و پرورش مدرن ایران میدانند. زنی که پس از فوت پسرش فرهاد انرژی و فعالیتهایش را معطوف به حوزه کودکان میکند و در یکی از مهمترین اقداماتش شورای کتاب کودک را پایهگذاری میکند و به واسطه آن نهاد ادبیات کودک در ایران شکل و ساخت جدی به خود میگیرد.
توران میرهادی جایی گفته است: «طی بیش از نیم قرن گذشته در سه زمینه کار کردهام: آموزش و پرورش، ادبیات کودکان و کتاب مرجع اختصاصی کودکان و نوجوانان، یعنی فرهنگنامه. در هر سه زمینه گرچه به ابعاد جهانی کار نیز نظر داشتهام ولی هدف اصلی من خدمت به کودکان و نوجوانان این سرزمین بوده و هست... من معتقدم که جمع کار را پیش میبرد نه فرد. فرد میتواند نقش هماهنگکننده داشته باشد، بنابراین در هر سه زمینه تنها نکتهای که بتوانم به حساب خودم بگذارم، پیدا کردن راههای کار ثمربخش گروهی بود... کار گروهی برای من بسیار شیرین، بسیار آموزنده و بسیار برانگیزاننده است».
مستند «توران خانم» اما مستقل از خود سوژه که باعث معرفی یکی از انسانهای مهم و تأثیرگذار این مملکت است، چیز چندانی در چنته ندارد. بیش از آنکه تمِ مستند داشته باشد تنه به تنه گزارشهای تصویری میزند و مبتنی است بر این گفتگو و تصاویری از حضور خانم میرهادی در خانه و محل کارش. حجم زیادی از تصاویر به خصوص در آغاز مستند چیزی را پیش نمیبرد و صرفا کنار هم گذاشتن راشهایی هستند برای پر کردن زمان، بدون هیچ تمهید و ایده پیشبرندهای.
مستند «توران خانم» اساسا فاقد ساخت روایی و داستانی است. شاید به نظر بیاید قصه در فیلم مستند چه معنی میدهد و چه تفاوتی بین فیلم مستند و داستانی وجود خواهد داشت اگر شما در فیلم مستندتان هم قصهای بگویید و برای داستانتان طراحی داشته باشید.
اما محض نمونه «شیلا کوران برنارد» که سالها به عنوان مستندساز، نویسنده و مشاور در پروژههای کوچک و بزرگ مستند حضور داشته در کتاب «قصهگویی در فیلم مستند» میگوید: «برای من به تدریج روشن شده که در فیلمی با هر سبک و هر مدت نمایش، می توان معانی نهفته در لایه های زیرین قصه و ساختار را به طور ضمنی به تماشاگر منتقل کرد.»
برای کسی که علاقه به فیلمسازی مستند دارد این کتاب مثل یک رمان، جذاب و هیجانانگیز است. «شیلا کوران برنارد» در پیشگفتار کتاب در تعریف فیلم مستند مینویسد: «قصه ممکن است بر اساس یک ایده، فرضیه یا مجموعه پرسشهایی آغاز شود، در فرآیند ساخت روشنتر شود و در فیلم نهایی در قالب یک شروع جذاب، یک میانهی غافلگیر کننده و یک پایان پذیرفتنی شکل بگیرد.»
در نهایت اما «توران خانم» به کارگردانی رخشان بنیاعتماد و مجتبی میرتهماسب اتفاقی مثبت در سینمای مستند ماست. توجه به سوژههایی که در گذر زمان ناشناخته ماندهاند و ارج و قرب حقیقی خود را نزد مردمشان نیافتهاند به خودی خود قابل توجه و ستایش است. پس این مستند را ببینیم تا هم با یک استاد برجسته تعلیم و تربیت در این مرز و بوم آشنا شویم هم با کمک کردن به دیدن آن توسط دیگران به نوعی به توران خانم و سازندگانش ادای دین کنیم.
جنگیدن و مبارزه تنها سلاح ما در این وضعیت است. مستند «توران خانم» تماشای سرگذشت پیرزنی است که در تمام سالهای زندگیاش با از دست دادن همسر و فرزندش بار دشوار فقدان عزیزانش را به دوش کشیده و در عین حال آن را به نیرویی بزرگ برای کار کردن و خلق کردن تبدیل کرده است.
توران خانم راه و رسم کم نیاوردن و ادامه دادن را به ما میآموزد. غلبه بر سختیها با تبدیل کردن رنج و ناامیدی به انرژی مضاعف برای بیشتر کار کردن و چه تقارن غریب و دلنشینی. اکران اینترنتی مستند «توران خانم» همزمان شد با بازیهای درخشان تیم ملی فوتبالمان در جام جهانی. در واقع هر دو از یک مسیر با ما حرف میزنند. مسیری که شاید بهترین توصیف از آن را ارنست همینگوی در شاهکار ابدی خود «پیرمرد و دریا» از زبان سانتیاگو، پیرمرد ماهیگیر قصه به ما میگوید: «انسان برای شکست آفریده نشده است».
از اینها که بگذریم، مستند «توران خانم» درباره خانم توران میرهادی است. کسی که او را مادر آموزش و پرورش مدرن ایران میدانند. زنی که پس از فوت پسرش فرهاد انرژی و فعالیتهایش را معطوف به حوزه کودکان میکند و در یکی از مهمترین اقداماتش شورای کتاب کودک را پایهگذاری میکند و به واسطه آن نهاد ادبیات کودک در ایران شکل و ساخت جدی به خود میگیرد.
توران میرهادی جایی گفته است: «طی بیش از نیم قرن گذشته در سه زمینه کار کردهام: آموزش و پرورش، ادبیات کودکان و کتاب مرجع اختصاصی کودکان و نوجوانان، یعنی فرهنگنامه. در هر سه زمینه گرچه به ابعاد جهانی کار نیز نظر داشتهام ولی هدف اصلی من خدمت به کودکان و نوجوانان این سرزمین بوده و هست... من معتقدم که جمع کار را پیش میبرد نه فرد. فرد میتواند نقش هماهنگکننده داشته باشد، بنابراین در هر سه زمینه تنها نکتهای که بتوانم به حساب خودم بگذارم، پیدا کردن راههای کار ثمربخش گروهی بود... کار گروهی برای من بسیار شیرین، بسیار آموزنده و بسیار برانگیزاننده است».
مستند «توران خانم» اما مستقل از خود سوژه که باعث معرفی یکی از انسانهای مهم و تأثیرگذار این مملکت است، چیز چندانی در چنته ندارد. بیش از آنکه تمِ مستند داشته باشد تنه به تنه گزارشهای تصویری میزند و مبتنی است بر این گفتگو و تصاویری از حضور خانم میرهادی در خانه و محل کارش. حجم زیادی از تصاویر به خصوص در آغاز مستند چیزی را پیش نمیبرد و صرفا کنار هم گذاشتن راشهایی هستند برای پر کردن زمان، بدون هیچ تمهید و ایده پیشبرندهای.
مستند «توران خانم» اساسا فاقد ساخت روایی و داستانی است. شاید به نظر بیاید قصه در فیلم مستند چه معنی میدهد و چه تفاوتی بین فیلم مستند و داستانی وجود خواهد داشت اگر شما در فیلم مستندتان هم قصهای بگویید و برای داستانتان طراحی داشته باشید.
اما محض نمونه «شیلا کوران برنارد» که سالها به عنوان مستندساز، نویسنده و مشاور در پروژههای کوچک و بزرگ مستند حضور داشته در کتاب «قصهگویی در فیلم مستند» میگوید: «برای من به تدریج روشن شده که در فیلمی با هر سبک و هر مدت نمایش، می توان معانی نهفته در لایه های زیرین قصه و ساختار را به طور ضمنی به تماشاگر منتقل کرد.»
برای کسی که علاقه به فیلمسازی مستند دارد این کتاب مثل یک رمان، جذاب و هیجانانگیز است. «شیلا کوران برنارد» در پیشگفتار کتاب در تعریف فیلم مستند مینویسد: «قصه ممکن است بر اساس یک ایده، فرضیه یا مجموعه پرسشهایی آغاز شود، در فرآیند ساخت روشنتر شود و در فیلم نهایی در قالب یک شروع جذاب، یک میانهی غافلگیر کننده و یک پایان پذیرفتنی شکل بگیرد.»
در نهایت اما «توران خانم» به کارگردانی رخشان بنیاعتماد و مجتبی میرتهماسب اتفاقی مثبت در سینمای مستند ماست. توجه به سوژههایی که در گذر زمان ناشناخته ماندهاند و ارج و قرب حقیقی خود را نزد مردمشان نیافتهاند به خودی خود قابل توجه و ستایش است. پس این مستند را ببینیم تا هم با یک استاد برجسته تعلیم و تربیت در این مرز و بوم آشنا شویم هم با کمک کردن به دیدن آن توسط دیگران به نوعی به توران خانم و سازندگانش ادای دین کنیم.